در جست و جوی دلتورا 6 (هزار توی هیولا)
ارباب سایههای اهریمنی متوجه شده است كه لیف، باردا و جاسمین به دنبال هفت گوهر گمشدهای هستند كه از كمربند جادویی دلتورا ربوده شدهاند. او میداند كه اگر گوهرها روی كمربند برگردانده شوند، حكومت وحشتناكش مورد تهدید قرار میگیرد
از همین نویسنده
لیف، باردا و جاسمین با كمك جادوی اسرارآمیز آخرین اژدهایان دلتورا دو خواهر از چهار خواهر- موجوداتی تحت فرمان ارباب سایههای اهریمنی- را كه دلتورا را مسموم كردهاند. پیدا میكنند. اكنون، ماجراجویان با آگاهی از اینكه زمان مردم قحطی زده دلتورا رو به پایان است، با شتاب به سوی هدف بعدیشان، به سواحل هولناك غرب میروند. ارباب سایهها از جستجوی آنها با خبر شده است و به نحوی از حركت آنها اطلاع دارد. خطرهای وحشتناكی از حال و گذشته در كمینشان است. و هولناكترین خطر در مخفیگاه موجودی مخوف، در جزیره مردگان متروك در انتظارشان است.
مجموعه ی در جست وجوی دلتورا، متشکل از چندین رمان فانتزی است که به قلم نویسنده ی استرالیایی، امیلی رودا، برای علاقه مندان به این ژانر در نظر گرفته شده است. این مجموعه، به ماجراجویی های سه همسفر می پردازد که با هدف بازپس گیری سنگ های هفت گانه ی ربوده شده از کمربند جادویی دلتورا و همچنین، شکست دادن متحدین و پیروان ارباب سایه های اهریمنی، سراسر سرزمین خیالی دلتورا را زیر پا می گذارند. ارباب سایه های اهریمنی، نقشه ی شوم حمله به دلتورا و اسیر کردن مردمان این سرزمین را در سر می پروراند. تنها چیزی که می تواند مانع این نقشه ی شیطانی شود، کمربند جادویی دلتورا به همراه سنگ های قدرتمند و اسرارآمیز آن است. سه شخصیت به ظاهر متفاوت، تنها با نقشه ای در دست، راهی سفری خطرناک برای یافتن سنگ های گمشده و نابودی بزرگترین دشمنشان می شوند. اما ابتدا باید به اولین هدف دست یابند: رسیدن به جنگل های مخوف سکوت.
هنوز راه زیادی نرفته بودند که پشت گردن لیف به سوزش افتاد. به آرامی سرش را برگرداند و از گوشه چشمش دید که چیزی میان برگ ها برق می زند. یک جفت چشم قرمز بود که در مهتاب می درخشید. لیف که سعی داشت خودرا کنترل کند و فریاد نزند، بازوی باردا را گرفت. باردا زیر لب گفت: «می بینمشان. شمشیر را بکش، اما همین طور به رفتن ادامه بده. جلویت را نگاه کن و آماده باش.» لیف طبق گفته باردا عمل کرد. تمام بدنش از دلهره گزگز می کرد. او یک جفت چشم دیگر دید و یک جفت دیگر
با شیفتگی به آن مرد که زیر پایشان روی زمین بود، خیره شد و آهسته گفت: «رالادها بودند که قصر دلتورا را ساختند. اما جثه او خیلی کوچک است» باردا گفت: «مورچه هم جثه ی کوچکی دارد. با این حال می تواند بیست برابر وزن بدن خود بار ببرد. اندازه مهم نیست، بلکه دل و جرئت است که اهمیت دارد.» جاسمین گفت: «ساکت باشید. ممکن است نگهبان ها صدایتان را بشنوند! و حتی ممکن است هر لحظه بوی ما را حس کنند
لیف، باردار و جاسمین، هفت گوهر گمشده را پیدا كرده و آنها را روی كمربند دلتورا بازگرداندهاند. حالا این سه همسفر باید وارث تاج و تخت دلتورا را پیدا كنند. آنها میدانند كه فقط وارث حقیقی میتواند با استفاده از جادوی كمربند، ارباب سایهها را سرنگون كند. اما وارث از همان لحظه تولد، در جایی مخفی شده است و فقط كمربند میتواند مخفیگاه او را آشكار كند. همین كه جست و جوی دلتورا به نقطه اوج خود میرسد، اتفاقات تكاندهندهای، از پی هم رخ میدهند. خشم و قدرت ارباب سایهها نه تنها سه قهرمان دلتورا، بلكه افراد مورد علاقه آنها را نیز تهدید میكند
سایر کتاب های همین ناشر
برایس و همکارش لی لی، پلیس هستند. آنها باید به ماموریت مهمی بروند. برای همین با عجله از کلانتری بیرون می روند. سوار ماشین می شوند و به سرعت به طرف محل ماموریت خود می رانند. چون باید هر چه زودتر ماموریت خود را انجام دهند
این کتاب کار،مشاهده ،بازی کردن، رنگ آمیزی کردن، شناخت دنیای اطراف شناخت حروف و اشکال،شمردن و تعداد زیادی بازی مناسب 4 ساله ها را ارائه میکند و بچه ها را در دوران پیش از دبستان همراهی می کند.
یکی از آموزشهابسیار مهم که والدین باید برای کودکان در نظر بگیرند؛ محافظت کودکان از خودشان در برابر خطرهای جسمی و جنسی است؛ خطری مهم و بسیار مخرب که امروزه به دلیل رواج سوء استفاده جنسی از کودکان در جامعه، نباید به راحتی از آن گذر کرد و باید از همان شروع کودکی راجع به آن به بچهها آموزش داد. احتمالا صحبت درباره این قبیل موضوعات در ذهن خیلیها تبدیل به یک تابو شده است. اما خوشبختانه به دلیل فرهنگسازیهایی که امروزه در سراسر جهان راجع به جلوگیری از این آسیبها میشود، کم کم این تابوشکنی در ذهن همه آدمها در حال شکل گیری است. بسیاری از پدر و مادرها نمی دانند که چگونه بچه ها را نسبت به آزار و اذیت دیگران تربیت کنند. چطوری به آنها یاد بدهند که می توانند از خودشان مراقبت کنند.
کتاب ده قصه تصویری از هزار و یک شب اثری بازنویسی شده از مجموعه هزار و یک شب است به روایت حسین فتاحی، تصویرگری فرهاد جمشیدی و چاپ انتشارات قدیانی. این کتاب ده قصه از داستان های هزار و یک شب را به زبانی ساده تر در اختیار کودکان و نوجوانان گذاشته است، داستان هایی غنی و با محتوا که تجربه ای دلچسب از کتاب خوانی خلق می کنند.
اين كتاب شامل چند قصه ميباشد. هر قصه حال و هواي خاصي دارد. و اين تنوع باعث ميشود كه اين مجموعه بسيار جذاب و سرگرمكننده باشد.
همانطور كه از عنوان كتاب پيداست، نويسنده سعي داشته براي آموزش حروف الفبا به كودكان، شيوهاي ارائه دهد. اما تفاوت اصلي اين كتاب مصور با كتابهاي درسي مشابهي كه چنين هدفي دارند، استفاده از شعر و كلام آهنگين در معرفي هر حرف و كلمههاي مربوط به آن است.
قرمزی کی بود؟ رنگ پری کوچولو بود!
پری کوچولو، قرمزی را دوست نداشت. همیشه می گفت: (کاش که کفش من، این رنگی نبود! کاش سیاه بود مثل کفش بابا، یا سفید بود مثل کفش مامان، یا یک رنگ دیگری بود مثل کفش همه ی آدم بزرگ ها.)
زندگی امام های ما شیعیان پر از حادثه های پندآموز است. این حادثه ها، ما را با زندگی آن بزرگواران آشنا می کند. کتاب فوق همراه با تصویرهای زیبا، شما را با گوشه ای از زندگی امام رضا (ع) آشنا می سازد
هر كتاب از مجموعهي "14 قصه، 14 معصوم" به شرح زندگي يكي از ائمه و معصومين(ع) اختصاص دارد. ويژگي اين داستانها زبان سادهاي است كه در آنها به كار رفته و به دليل همين سادگي بيان است كه همهي آنها براي كودكان دبستاني قابل درك و جذاب شدهاند. نويسنده ضمن رعايت سنديت وقايع تاريخي هر داستان، و ذكر نام دقيق شخصيتها، مكانها و تاريخها، سعي كرده است كه جنبهي داستاني اثر را نيز ناديده نگيرد تا علاوه بر بازنگري حوادث و شرح زيباييهاي زندگي اين چهارده معصوم، خواننده را به پيگيري هر داستان و مراجعه به كتاب بعدي تشويق كند.
شب که ماه و ستاره ها می تابند، همه می خوابند. اما خواب ها جورواجورند و جای خواب ها فرق دارد. هر کس یک جور و یک جا می خوابد، بعضی ها روی شکم، توی گل ها... بعضی ها از پشت، روزی سبزه ها... بعضی ها با هم و بعضی تنها... بعضی ها ایستاده و بعضی ها سر به هوا...
این کتاب، یک گنج پر از خواب است برای بچه ها.
کتاب حاضر، روایت دیگری از قصه های سرزمین اشباح است که زندگی یکی از موجودات خون آشام این سرزمین را از اوایل قرن 19 میلادی تا عصر حاضر به نمایش می گذارد. در این مجموعه، لارتن کرپسلی کوچک به ناچار دنیای شب را برای زندگی برمی گزیند و با این انتخاب با توانایی ها، شگفتی ها و افراد و موجوداتی رودر رو می شود که زندگی را هر لحظه برایش هیجان انگیزتر می کنند. اما لارتن تردید ها و دل تنگی های انسانی اش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش می کند طعم زندگی انسانی را با همه ی شادی ها و تلخ کامی هایش دوباره امتحان کند.
دنیل ببره چه در حال برف بازی باشد، چه در حال کاوش در طبیعت در شب، یا بازدید از خانواده، دوست داشتن دوستان و رفتن به ماجراجویی های جدید را دوست دارد! دوست داری بیای؟ این خزانه شامل دوازده داستان دنیل است که هر کدام را می توان با صدای بلند در سه دقیقه خواند. این مجموعه شیرین برای ببرهای کوچولویی مناسب است که برای خوابیدن آرام می گیرند و می خواهند فقط یک داستان دیگر بشنوند!
کتاب چرا و چگونه مجموعه ی یازدهم (جلدهای 56 تا 60) نوشته ی راینر کوته و دیگران توسط انتشارات قدیانی ترجمه و منتشر شده است.
میمون کوچولو بچهی مامان میمون بود. او تا آنروز، به جایی نرفته و خیلی چیزها را ندیده بود. اما کنجکاور بود و دلش میخواست، بیرون برود و همهچیز را ببیند.
مامان بیا، جیش دارم
فوریه خیلی کارم
لگن بیار زود برام
تا خیس نشه شلوارم
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب آزمون های مرگ، کوهستان شبح و شاهزاده اشباح جلدهای4، 5 و 6 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
این کتاب شامل چهار داستان پیرامون شخصیت کارتونی محبوب کودکان، یعنی پو و دوستانش می باشد که تصاویر به کار گرفته شده در آن به صورت سیاه و سفید می باشند. بنابراین کودک می تواند هم زمان با مطالعه ی هر قصه، تصاویر را به دلخواه رنگ آمیزی نماید. داستان هفالامپ که یکی از قصه های آمده در آن می باشد؛ در رابطه با روزی است که پو و دوستانش با شنیدن یک صدای نعره ی بلند همگی از خواب می پرند؛ آنها به سمت خانه ی رابیت می روند تا از او بپرسند صدای وحشتناک مربوط به چه چیزی است. رابیت بعد از کمی فکر کردن و با دیدن رد پایی بزرگ، می گوید این صدا و اثر پا مربوط به یک هفالامپ می باشد که آن طرف جنگل در کنار یک دره ی بزرگ به همین نام، زندگی می کنند.
داستان هایی جذاب که در سرزمینی خیالی به نام «آوانتیا» اتفاق میافتند؛ شش هیولا از این سرزمین دفاع میکنند… ناگهان هیولاها طلسم می شوند و سرزمین “آوانتیا” را که روزی از آن دفاع می کردند، نابود میکنند؛ حالا پسری مبارز تلاش می کند سرزمین آوانتیا را نجات دهد.
یک خروس بود که کاکل نداشت. هیچکس به خروس بیکاکل کار نمیداد. همه میگفتند: «خروس بیکاکل که خروس نیست!سر وقت، قوقولی نمیکند و صبحها خواب میمانیم
کتاب های این مجموعه به صورت جداگانه و همچنین به شکل مجموعه تک جلدی (با جلد سخت) موجود است. هر یک از این کتاب ها حاوی تصاویری جذاب و متنوع و شرح ساده و مختصری از انواع «میوه ها و سبزی ها»، «وسایل خانه»، «اعداد و مفاهیم»، «شکل ها و رنگ ها»، «حیوانات» و «ماشین، کشتی، هواپیما» است.
با ورق زدن این کتاب ها و تشریح عکس ها، رنگ ها و مفاهیم گوناگون آن برای کودک، می توان او را با اسامی و مفاهیم تازه ای آشنا کرد و لذت کتاب و کتابخوانی را به وی چشاند.
این مجموعه در 20 جلد جداگانه نیز منتشر شده است.
مجموعه کتاب های تاتی کوچولوها در 10 جلد با سروده ناصر کشاورز و شکوه قاسم نیا به منظور آشنایی با حالت های بچه و نیز شناخت اعضای بدن و ... است که در کنار هر عکس کودک چند بیت شعر آورده شده است.
سادگی و ضرب آهنگ شعر گونه این متن ها توجه هر کودکی را به خود جلب می کند و شامل اشعاری زیبا و دلنشین است که با زبانی ساده به معرفی حالت های کودکان و عکس العمل هایشان می پردازد.
اشعار این مجموعه توسط "ناصر کشاورز" و برای کودکان 1 تا 3 سال سروده شده است.
هنوز راه زیادی نرفته بودند که پشت گردن لیف به سوزش افتاد. به آرامی سرش را برگرداند و از گوشه چشمش دید که چیزی میان برگ ها برق می زند. یک جفت چشم قرمز بود که در مهتاب می درخشید. لیف که سعی داشت خودرا کنترل کند و فریاد نزند، بازوی باردا را گرفت. باردا زیر لب گفت: «می بینمشان. شمشیر را بکش، اما همین طور به رفتن ادامه بده. جلویت را نگاه کن و آماده باش.» لیف طبق گفته باردا عمل کرد. تمام بدنش از دلهره گزگز می کرد. او یک جفت چشم دیگر دید و یک جفت دیگر