این کتاب داستانی از شرلوک هلمز دنیای موش ها یعنی کارآگاه بازیل نابغه را در خود جای داده است. بازیل باید از معمایی درباره گربه های کوتوله که حتی اسم شان هم لرزه به تن موش ها می اندازد سر در بیاورد، او و همه دانشمند موش ها می دانند که تنها راه پی بردن به اینکه آیا گربه های کوتوله واقعا وجود دارند یا نه در مشرق زمین است به همین دلیل بازیل راهی جزیره ای خطرناک در خاور دور می شود تا یک بار برای همیشه از این راز سردرآورد.
سه گانه بد 1 (جادوی بد)
همهچیز از آنجا شروع میشود که در روزهای پایانی مدرسه، دانشآموزان موظف میشوند دربارهی نقش جادو در یکی از شاهکارهای شکسپیر، به نام طوفان، مقالهای بنویسند. کِلی نهتنها اعتقادی به جادو ندارد، بلکه با شنیدن این کلمه، در ذهنش خاطرات برادر بزرگترش نقش میبندد که به تردستی و جادوگری علاقمند بود و دو سال پیش، بدون خداحافظی خانه را ترک کرد و دیگر تماسی با آنها نگرفت. کِلی تنها جملهای را که در ذهنش نقش میبندد، توی دفترش مینویسد: «گندش بزنند جادو!» و روز بعد در کمال ناباوری همان جمله را با دست خط خودش روی دیوار مدرسه میبیند! انگار کسی نیمهشب نوشتهاش را دزدیده و آن را روی دیوار کپی کرده باشد. از آنجا که کسی حرفهای کِلی را باور نمیکند، از طرف مدرسه توبیخ میشود و به عنوان تنبیه باید تابستان خود را در جزیرهای دور افتاده و آتشفشانی بگذراند که دانشآموزان شرور به آنجا فرستاده میشوند.
همهچیز از آنجا شروع میشود که در روزهای پایانی مدرسه، دانشآموزان موظف میشوند دربارهی نقش جادو در یکی از شاهکارهای شکسپیر، به نام طوفان، مقالهای بنویسند. کِلی نهتنها اعتقادی به جادو ندارد، بلکه با شنیدن این کلمه، در ذهنش خاطرات برادر بزرگترش نقش میبندد که به تردستی و جادوگری علاقمند بود و دو سال پیش، بدون خداحافظی خانه را ترک کرد و دیگر تماسی با آنها نگرفت. کِلی تنها جملهای را که در ذهنش نقش میبندد، توی دفترش مینویسد: «گندش بزنند جادو!» و روز بعد در کمال ناباوری همان جمله را با دست خط خودش روی دیوار مدرسه میبیند! انگار کسی نیمهشب نوشتهاش را دزدیده و آن را روی دیوار کپی کرده باشد. از آنجا که کسی حرفهای کِلی را باور نمیکند، از طرف مدرسه توبیخ میشود و به عنوان تنبیه باید تابستان خود را در جزیرهای دور افتاده و آتشفشانی بگذراند که دانشآموزان شرور به آنجا فرستاده میشوند.