کمک کن و ایمن بمان دوست داری بزرگترها به تو اهمیت بدهند وبرایت ارزش قائل باشند یا به چشم بچه به تو نگاه کنند؟ در خانه و جامعه و در تصمیمگیریها مشارکتت بدهند؟ در جامعه فرصتهایی برای کمک به بقیه پیدا کنی؟ در خانه، مدرسه و محلهات احساس امنیت کنی؟ تو به قدرتمند شدن نیاز داری قدرتمند شدن به معنای احساس مهم بودن و امنیت است. وقتی آن را نداشته باشی، میدانی که در این جهان اهمیت داری. تو آدم مهمی هستی و یک فرد معمولی نیستی. تو به سایرین کمک میکنی و تغییراتی را به وجود میآوری. و به جای اینکه از آسیبها بترسی، احساس میکنی محفوظ هستی و در امانی.
با خنده یاد بگیر (رفیق... تو همین طوری هم خوبی لازم نیست عالی باشی)
آيا از امتحان كردن چيزهاي جديد ميترسيد، زيرا ممكن است نتوانيد به خوبي از پس آن كار بربياييد؟ آيا وقتي ديگران از شما انتقاد ميكنند خيلي ناراحت ميشويد؟ هر كسي ممكن است گاهي اوقات به خودش اطمينان نداشته باشد. اگر مواقع زيادي اين حس به شما دست ميدهد، خواندن اين كتاب برايتان مفيد است.
سایر کتاب های همین ناشر
وقتی دوستی شما به خطر می افتد به کمک نیاز دارید تا با اعتماد به نفس مشکلات مربوط به دوستی های خود را حل کنید.
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.
دادن روحیه به تیم واقعا در مثبت اندیشیدن اهمیت دارد. شما در موقعیت های خوب و بد به روحیه احتیاج دارید. در حقیقت، در موقعیت های بد، بیشتر به آن نیاز دارید. بنابراین اگر پنالتی بازیکنی گل نشد، از دستش عصبانی نشوید. به طرفش بروید، بغلش کنید و حرف های خوب به او بزنید.به من اعتماد کنید: تیم هایی که بعد از گل شادی می کنند و بازیکنی را بغل می کنند که پنالتی را گل نکرده و به بیرون دروازه فرستاده، بیشتر احتمال دارد در پنالتی ها برنده شوند.اگر بازیکنی بداند هم تیمی هایش حتی اگر پنالتی را گل نکند، دوستش دارند، کمتر برای از دست دادن پنالتی می ترسد و بنابراین احتمال موفقیتش هم بیشتر است.
وقتی بچه بودید وشب خوابتان میبرد، چه کسی روی شما را میپوشاند؟ اولین باری که سوار دوچرخه شدید یا توپی را شوت کردید، چه کسی را به یاد دارد؟ (چه کسی را به یاد دارید؟ یا چه کسی این را به شما یاد داد؟) خانوادهتان... .
رفتار،رفتار به چه دردی میخورد؟خب به درد تو میخورد.رفتار خوب فقط برای جلب توجه یا چابلوسی کردن نیست.برای غیر قابل تحمل کردن زندگی هم نیست فقط برای افراد از مد افتاده یا احمق هم نیست. بنابراین لطفا انگشتت را از سوراخ بینی ات بیرون بیاور. این کتاب را بخوانید تا بیاموزید: کلمات مودبانه و قدرتمند چه کلماتی هستند زبان بدنتان باید چگونه باشد. پشت میز غذا و با مهمان هایتان چطور رفتار کنید. آداب معاشرت از مهارت های اصلی مورد نیاز برای ورود به اجتماع است و آگاهی از آن واقعا سودمند است.این کتاب یادگرفتن آداب معاشرت را بامزه و آسان میکند. برای مدیریت بهتر هوش هیجانی مارمالاد،نزاکت در کنار مطالعه این کتاب توصیه میشود. این پکیج به دنبال آموزش روش هایی است که در آن یک نوجوان امروزی به شکلی مناسب بادیگران ارتباط برقرار کند،توانایی ها و نقاط قوت خود را به شکل مناسبی نمایش دهد و از آداب اجتماعی و ارتباطی متناسب با هر موقعیت استفاده کند.
قدیم ها زندگی بهتر بود.واقعا همین طور است؟ این سوالی است که گرگ هفلی از خود میپرسد. وقتی تمام مردم شهر داوطلبانه وسایل برقی شان را کنار میگذارند و زندگی بدون آن ها را تجربه میکنند:اما زندگی مدرن هم مزایای خودش را دارد و گرگ هفلی حاضر نیست آن را با زندگی گذشته عوض کند آیا با آن همه تنش و دردسری که داخل و خارج از خانه وجود دارد گرگ میتواند راهی برای نجات خود بیابد؟یا آیا بودن در مدرسه ی قدیمی برای بچه هایی مثل گرگ بیش از حد سخت است؟
مجموعه ای جذاب، خنده دار، سرگرم كننده و صاحب سبك. يكی از موفقترين مجموعههای طنز كودكان. مجموعه ای كه هر خواننده ای را با هر سليقه ای جذب می كنه...بچه بودن واقعا بد است. هيچكس بهتر از گرگ هفلی ريزه ميزه اين را نمیداند. او در مدرسه راهنمايی با بچههايی همكلاس است كه بلندتر و زيرک تر از او هستند...
این کتاب با ابزار ساده و توصیههایش به شما یاد میدهد که در مدرسه چگونه با معلم و همکلاسیهایتان رفتار و چطور تکالیف مدرسه و خانه را انجام دهید
دفتر خاطرات خنگولم: من و ایزابلا یکی از آن روزهایی را تجربه کردیک که چهار ساعت وقت میگذاری تا درباره ی کاری که میخواهی انجام دهی تصمیم بگیری و بعد وفتی برای انجام آن نداری به همین دلیل در حخالت هایی باعث میشود بی استخوان به نظر برسی تلویزیون تماشا میکنی حدود دوازده بار در ماه این کار را انجام میدهیم گفتم:«حالا که کار خاصی نداریم بیا تمرین منظره کنیم.» ایزابلا گفت:«نخیر همین کاری نمیکنیم.» گفتم:«همین الان کردیم» و ایزابلا به خاطر اینکه او را گول زدم تمرین مناظره کند لگد زدم
آيا ميز تحريرت در مدرسه فاجعه است؟ اگر كسي قفسه ي مدرسه ات را باز كند، شوكه مي شود؟ آيا وقت زيادي صرف پيدا كردن وسايلي مي كني كه براي انجام دادن تكليف ها و كارهاي مدرسه ات به آن ها نياز داري؟ مرتب و منظم باش تا وسايلت را گم نكني اين كتاب، شامل روش هاي زياد و قابل اجرايي است تا بتواني ميز، كمد و بقيه ي ريخت و پاش هايت را مرتب كني (مانند كوله پشتي پشتي و غيره). نگاهي به اين كتاب بيانداز تا متوجه شوي چطور مي تواني: وسايلت را مرتب كني (تا وقتي به آن ها نياز داشتي، بتواني آن ها را به راحتي پيدا كني) وقتت را تنظيم كني( تا بتواني وقت بيشتري براي تفريح و بازي داشته باشي) براي انجام دادن تكليف هاي مدرسه و پوژه هاي بلندمدت برنامه ريزي كني بهتر يادداشت برداري كني با حواس پرتي مبارزه كني و نكات بيشتري بياموزي نگران نباش: قرار نيست به بچه اي مثبت و خيلي مرتب و عجيب و غريب تبديل شوي. با آموختن مطالب اين كتاب، نگراني تو كمتر مي شود و در مدرسه، خانه و زندگي، موفقيت هاي بيشتري به دست مي آوري.
گرگ هفلی وخانواده اش با تغییراتی اساسی روبه رو هستند. آنها میخواهند دستی به سر و روی خانه شان بکشند و آن را بزرگ تر کنند!
اما با وجود جانوران ناخوانده، کپک های سمی و دیوارهای پوسیده، خیلی زود گرگ فهمید آنقدرها که فکر میکردند، نوسازی خانه شان آسان نیست. وقتی آب ها از آسیاب می افتد، آیا گرگ هفلی و خانواده اش در همان خانه می مانند یا... مجبور میشند از شهر خارج شوند؟
الهام گرفته از یک رویداد واقعی
کتاب بسیار استادانه نوشته شده و به اندازه دیدن یک بشقاب پرنده میخکوب کننده است.
ساندی تایمز
یک تیم از روان شناسان به زیمباوه سفر کرده اند تا درباره گزارشاتی باورنکردنی از یک برخورد با خارج از زمین تحقیق کنند. بیش از پنجاه کودک ادعا می کنند که شاهد فرود آمدن یک سفینه فضایی نزدیک زمین بازی مدرسه شان بوده اند. این احتمالا چیزی جز یک حالت عصبی نیست، اما چیزی در این گزارشات وجود دارد که نادیده گرفتن آن غیر ممکن است. بچه ها دقیقا یک داستان را تعریف می کنند. بارها و بارها...
آیا واقعا توانستند به طرز بسیار قانع کننده ای دروغ بگویند؟
رمز نویسی(که از کلمه یونانی “نوشتار مرزی” گرفته شده است)به علم ایجاد کد و رمز گفته می شود،در حالی که تجزیه و تحلیل رمز با شکستن این رمزها و کدها ارتباط دارد.در دنیای هولمز که با فریبکاری و نیرنگ پر شده بود،داشتن درک درست از تجزیه و تحلیل رمز روش ارزشمندی برای کشف اطلاعات مفید بود.یک نکته ی اساسی که باید به آن اشاره شود این است که کد و رمز یکی نیستند. در این کتاب ما یاد میگیریم که چطور مثل شرلوک هولمز فکر کنیم؟
اگر تو انسانی و روبات نیستی، حتما اشتباه می کنی. این کتاب را بخوان تا متوجه بشوی چطور باید اشتباه هایت را جبران کنی و این حقیقت را بپذیری که هیچ انسانی کامل نیست و همه اشتباه می کنند. حتی ممکن است در حین خواندن این کتاب بخندی و این بهترین روش برای دور کردن ناراحتی و غمِ اشتباه کردن است.
احساسات پسرانه
تو در حال رشد و بزرگ شدن هستی؛ و همزمان احساسات و عواطفت نیز در حال تغییرند. ممکن است اینطور بهنظر برسد که سوار یک ترن هوایی احساسی هستی؛ یک لحظه در بالا و لحظهای دیگر در پایین.
افرادی که برایشان مهم هستی! دوست داری احساس بهتری کنار خانوادهات داشته باشی؟ با پدر و مادرت دربارهی چیزهای بیشتری حرف بزنی؟ بدانی چه افراد دیگری مشوق و حامیات هستند؟ کدام یک از همسایهها تو را میشناسند؟ رابطهات در مدرسه با معلم و دانشآموزان چگونه است؟ آیا پدر و مادرت فعالانه برای موفقیت در مدرسه به تو کمک میکنند ؟ تو به حمایت نیاز داری حمایت یعنی افرادی که کنارت هستند و به تو عشق میورزند، از تو مراقبت میکنند، تحسینت میکنند و تو را می پذیرند. حتی در مکانهایی که در آنها احساس امنیت و حمایت شدن میکنی؟ از تو استقبال میشود.
گرگ هفلی به دردسر بزرگی می افتد. به مدرسه خسارت می زنند و گرگ، مظنون اصلی است، اما او بی گناه است، يا دست كم تا حدودی بی گناه است. چيزی نمانده كه پليس او را دستگير كند، اما برف و كولاك شديدی اتفاق می افتد و خانواده ی هفلی در خانه شان زندانی می شوند. گرگ می داند كه وقتی برف ها آب شود. بايد با حقيقت تلخ روبه رو شود، اما آيا مجازات پليس، بدتر از گير افتادن با خانواده ات در تعطيلات كريسمس است؟
- چه کسی بیشتر از هر کسی قدرت جلوگیری از زورگویی را دارد ؟معلم ها؟پدران و مادران؟نه نه به هیچ وجه زمانی که نوبت تغییر رفتار قلدری و زورگویی باشد هیچ کس به اندازه تماشاچیان قدرتمند نیستند یعنی همه کسانی که شاهد ماجرای زورگویی هستند و یا درباره آن اطلاعاتی دارند به داخل کتاب نگاهی بیندازید تا مطالب خوبی را بیاموزید از جمله : نقش های مختف در قلدری و زورگویی راهنمایی های برای بیدار کردن قدرت ده روش عالی برای مقابله با زرورگویی نکات مهم درباره احترام به دیگران و کارگروهی تفاوت بین یک تماشاچی و یک فرد شرافتمند(تماشاچی فقط کنار می ایستد و تماشا میکند ولی فرد شرافتمند در مقابل زورگویی دست به کار میشود)
ماجراهای گرگ در چله تابستان! اين كتاب ماجراهای گرگ هفلی و داداش بزرگه است! بخوانيد و قاه قاه بخنديد!
احساسات شما تاکنون نسبتا ساده بوده اند.اما این روزها ممکن است این طور به نظر برسد که سوار یک ترن هوایی احساسی هستید.همه این ها برای مراقبت و نگهداری از شماست. کتابی برای دختران جوان نگاهی عمیق بر نحوه برخورد با احساسات شما دارد.اگر خوشحال،ناراحت،عصبانی،دیوانه،عصبی،هیجان زده،ترسیده یا خونسرد هستید،نکته ها،روش ها و پندهای آسانی دریافت خواهید کرد که واقعا بتوانید به کار ببندید.
این کتاب به شما یاد می دهد که چطور در برابر دعوا، شایعه پراکنی، حسادت، رقابت، ته قلب، غیبت و نادیده گرفته شدن ها ایستادگی کنید.
وقتی بچه بودید وشب خوابتان میبرد، چه کسی روی شما را میپوشاند؟ اولین باری که سوار دوچرخه شدید یا توپی را شوت کردید، چه کسی را به یاد دارد؟ (چه کسی را به یاد دارید؟ یا چه کسی این را به شما یاد داد؟) خانوادهتان... .
مادرها و دخترانشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند، دوستان، احساسات، تغییرات بدن، مقررات، حریم خصوصی و بسیاری مسایل دیگر. راهکارهای حرف زدن و دستورالعملهای چگونه بگوییم که در این کتاب آمده است میتواند به شما کمک کند. میتوانم بگویم که چیزی دارد آزارت میدهد. میتوانی به عنوان مشاور از من استفاده کنی. بیا آخر هفته برای ناهار بیرون برویم، فقط تو و من. میدانم که این آزاردهنده است. من هم وقتی همسن تو بودم همین احساس را داشتم. مدتها از زمانی که درباره...با هم صحبت کردیم میگذرد. احتمالا حرف زدن در این باره برایت خجالت آور است. وقتی من همسن تو بودم، قضاوت دوستانم برایم خیلی مهم بود.