قصه های سرزمین اشباح 10 (دریاچه ارواح)
دارن شان، شاهزاده اشباح، به دنبال دوستش هاركات از درگاهی جادویی میگذرد و به دنیایی ناشناخته و هیولایی قدم میگذارد. برای كشف هویت هاركات، آنها باید به دریاچه ارواح بروند و نیمه دیگر وجود آدم كوچولو را در آن آبهای تیره صید كنند. آیا این سفر بازگشتی دارد؟
از همین نویسنده
کتاب حاضر، روایت دیگری از قصه های سرزمین اشباح است که زندگی یکی از موجودات خون آشام این سرزمین را از اوایل قرن 19 میلادی تا عصر حاضر به نمایش می گذارد. در این مجموعه، لارتن کرپسلی کوچک به ناچار دنیای شب را برای زندگی برمی گزیند و با این انتخاب با توانایی ها، شگفتی ها و افراد و موجوداتی رودر رو می شود که زندگی را هر لحظه برایش هیجان انگیزتر می کنند. اما لارتن تردید ها و دل تنگی های انسانی اش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش می کند طعم زندگی انسانی را با همه ی شادی ها و تلخ کامی هایش دوباره امتحان کند.
روايت ديگري از قصههاي سرزمين اشباح است كه زندگي يكي از موجودات خونآشام اين سرزمين را از اوايل قرن 19 ميلادي تا عصر حاضر به نمايش ميگذارد. در اين مجموعه، لارتن كرپسلي كوچك بهناچار دنياي شب را براي زندگي برميگزيند و با اين انتخاب با تواناييها، شگفتيها و افراد و موجوداتي رودررو ميشود كه زندگي را هر لحظه برايش هيجانانگيزتر ميكنند. اما لارتن ترديدها و دلتنگيهاي انسانياش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش ميكند طعم زندگي انساني را با همهي شاديها و تلخكاميهايش دوباره امتحان كند.
کتاب حاضر، روایت دیگری از قصه های سرزمین اشباح است که زندگی یکی از موجودات خون آشام این سرزمین را از اوایل قرن 19 میلادی تا عصر حاضر به نمایش می گذارد. در این مجموعه، لارتن کرپسلی کوچک به ناچار دنیای شب را برای زندگی برمی گزیند و با این انتخاب با توانایی ها، شگفتی ها و افراد و موجوداتی رودر رو می شود که زندگی را هر لحظه برایش هیجان انگیزتر می کنند. اما لارتن تردیدها و دل تنگی های انسانی اش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش می کند طعم زندگی انسانی را با همه شادی ها و تلخ کامی هایش دوباره امتحان کند.
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب سیرک عجایب، دستیاریک شبح و دخمه خونین جلدهای 1، 2 و3 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب آزمون های مرگ، کوهستان شبح و شاهزاده اشباح جلدهای4، 5 و 6 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب شکارچیان غروب، همدستان شب و قاتلان سحر جلد های 7، 8 و 9 از مجموعه داستان های (قصه های سرزمین اشباح) می باشد.
دارن شان یك پسربچه مدرسهای معمولی، اما عاشق عنكبوتهاست. زندگی دارن واقعا معمولی است تا اینكه او با بهترین دوستش به سیرك عجایب میرود و خانم اكتا را میبیند. خانم اكتا عنكبوت حیرتانگیزی است. اما همین جانور بینظیر، دارن را بر سر دوراهی وحشتناكی قرار میدهد. دارن میتواند دوستش را از مرگ نجات بدهد، اما برای این كار باید زندگیش را به دست یك شبح بسپارد، آن هم یك شبح خونخوار! اگر شما به جای دارن باشید چه میكنید؟
دارن شان به خانه برمیگردد و آنجا برایش جهنم میشود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریكیها میافتد. اما این ارباب تاریكیها كیست؟
سرانجام زمان آن فرا رسیده است كه دارن با دشمن بزرگ خود، استیو لئوپارد، رو در رو شود. یكی از آنها خواهد مرد. دیگری ارباب سایهها میشود و جهان را به نابودی میكشد. آیا سرنوشت جهان تغییر ناپذیر است؟ آیا دارن میتواند آیندهای دیگر بسازد؟
دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی میكرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول كرده است كه زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرك عجایب میرود و دستیار او میشود. بازیگرها و كاركنان عجیب این سیرك او را در جمع خودشان میپذیرند، اما... مرد گرگی، یكی از وحشتناكترین موجودات روی زمین، از قفس آزاد میشود و دارن و دوستش را تعقیب میكند. آیا دارن این بار هم میتواند جان دوستش را نجات بدهد؟
قصه های سرزمین اشباح 3 (دخمه ی خونین)، ماجراي شگفتانگيز پسركي معمولي است كه در شرايطي بسيار بحراني مجبور ميشود زندگي خود را بهدست شبحي خونآشام بسپارد.
دارن شان پسری است كه همه گمان میكنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای كرپسلی شده است. دارن و آقای كرپسلی راه دشواری را پشت سر میگذارند تا خود را به كوهستان اشباح، مقر همه اشباح جهان برسانند. هر كدام از ساكنان این كوهستان چند صد سال زندگی كرده و همیشه درگیر مبارزهای مرگبار بودهاند. آنها میخواهند شبحوارههای خونآشامی را نابود كنند كه سرچشمه همه پلیدیها و شرارتها هستند. اما در این ملاقات حیرتانگیز، دارن واقعیت دیگری را نیز درمییابد. او میپذیرد كه در آزمونی مرگبار شركت كند...
دارن شان دستیار شبحی به نام آقای كرپسلی است. آن دو به كوهستان اشباح رفتهاند تا دارن به اشباح دیگر معرفی شود. اما در كوهستان، دارن مجبور میشود كه برای اثبات لیاقت خود، پنج آزمون مرگبار را از سر بگذراند، در غیر این صورت، او را به تالار مرگ میفرستند! در گیر و دار این آزمونها، نیروهایی اهریمنی به كوه میآیند و دارن با خیانت و خطرهایی رو به رو میشود كه در مقایسه با آنها، مرگ موهبتی بزرگ است.
دارن شان پسری كه همه گمان میكنند مرده، اما در واقع دستیار یك شبح شده است، به كوهستان اشباح میرود. در كوهستان، او برای اثبات لیاقتش، شركت در آزمونهای مرگباری را میپذیرد و در چهارمین آزمون شكست میخورد. دارن نگران مجازاتی است كه برایش در نظر میگیرند و در همین زمان متوجه میشود كه یكی از دوستانش به قبیله اشباح خیانت كرده است. اگر خائن رسوا نشود، قبیله از میان میرود و اگر دارن بخواهد دیگران را از این توطئه باخبر كند، باید مجازات شكست در آزمونها یا همان مرگ را بپذیرد.
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی كوهستان اشباح را ترك میكند كه شاید به مرگ او ختم شود. او یكی از برگزیدگانی است كه باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود كند، پیروز است و اگر شكست بخورد، قبیله اشباح را به كام مرگ میبرد.
دارن شان آزمونهای دشواری را پشت سر گذاشته و به شاهزادگی قبیله اشباح پذیرفته شده است. اما او اكنون باید با آزمونهای دیگری مواجه شود كه بیشتر به كابوس میمانند. بازگشت به مدرسه، پیدا كردن جنایتكاران خونآشامی كه در تاریكی شب انسانهای بیگناه را میكشند، یافتن ارباب شبحوارهها، و از همه دردناكتر، رویارویی دوباره با تلخیهای گذشته، از جمله این آزمونهای كابوس مانندند
دارن شان شاهزاده اشباح، به خاطر مردمش باید در مبارزهای خونبار شركت كند. دشمنان اصلی او، شبحوارهها، با نفرات بیشتر، حیلههای رذیلانهتر و سركشتر از همیشه دست به كار شدهاند. در این میان، پلیس و مردم وحشتزده نیز او و دوستانش را عامل كشتارهای هولناك شهر میدانند. چه چیزی در انتظار آنهاست؟ مرگ یا پیروزی؟
اولین کتاب از مجموعه «نبرد با شیاطین»، ماجرای پسری است که می بیند موجوداتی وحشتناک و غیرقابل تصور خانواده اش را به قتل می رسانند. تنها کسی که گفته های او را باور می کند عموی مرموزش «درویش» است...
گروبز از پیشگویی یونیسوان وحشت دارد. كرنل نابینا شده و بك در دست لرد لاس است. هر روز تونلهای بزرگتری گشوده میشود و هیولاها دستهدسته از راه میرسند. در سراسر دنیا، مردم با هیولاها میجنگند، به دست آنها كشته میشوند یا از چنگالشان میگریزند. ولی این تعقیب و گریز بیامان تا كجا ادامه مییابد؟ اگر گروبز و كرنل نتوانند بك را نجات دهند و نیروی نهایی كاگاش را آزاد كنند، بر سر زمین چه میآید؟ آیا كاگاش میتواند یا میخواهد نتیجه جنگ را تغییر دهد یا نیرویی فراتر از آن باید پا به میدان گذارد؟
کرنل فلک با لکههای نور شکلهای عجیب و غریبی درست میکند که در هوا شناور میمانند. او روزی بدون آنکه بداند، با نورها پنجرهای میسازد که به دنیایی دیگر راه دارد و بعد از این اتفاق، زندگیش زیر و رو میشود. هیولایی شیطانی برادرش، آرت را میدزد و او برای نجات برادر کوچولویش به قلمرو سراپا وحشت آن هیولا قدم میگذارد.
درویش بعد از مبارزهاش در قلمرو لرد لاس، هنوز پریشان است. او به شهرکی سینمایی دعوت میشود تا در ساخت فیلمی تخیلی و ترسناک درباره موجودات شیطانی همکاری کند. گروبز و بیلـای نیز همراهش میروند. دنیای سینما بچهها را مبهوت میکند، اما گروبز به وقایعی پی میبرد که هیچ فیلمی نمیتواند به اندازه آنها خونبار و هولناک باشد. چه کسی حرفهای گروبز را باور میکند؟
هر شب هیولاهای شیطانی به قبایل منطقه حمله میکنند، جان مردم را میگیرند و آرامش همه را بر هم میزنند. بک، دخترک یتیم قبیله با گروهی از جنگجویان همراه میشود تا به کمک قبیلهای دیگر بروند. اما آنها ندانسته سفری را آغاز میکنند که شاید تمام قبایل جهان یا تمام جهان را از هجوم هیولاها نجات دهد.
سایر کتاب های همین ناشر
قصههای قد و نیمقد شامل 70 قصهی کوتاه و کودکانه به قلم فریبا کلهر است. اکثر آنها در فضایی از واقعیت و خیال اتفاق میافتد که باعث تقویت قوهی تخیل کودک میشود. تصویرهای رنگی و متناسب با متن، قصهها را زیباتر و درک آنها را آسانتر نموده است
به قدرت رسیدن در دنیای اشراف زادهها، موضوع عجیبی است و گاهی این موضوع تا حدی پیچیده می شود که اتفاقاتی ترسناک و البته غیرانسانی، در پی دارد. در این میان الکساندر دوما، نویسنده ای که همیشه در پی کشف روابط تأثیرگذار در مسیر زندگیست، به روایت قصهای تکاندهنده می پردازد؛ قصه ای که در آن برای رهایی از دست رقیب و هموار کردن فضای پیش رو برای دست یافتن و ماندگاری قدرت، پادشاهی حاضر شده تا زندگی برادر خود را ذره ذره نابود کند.
. تن تن خبرنگاري ماجراجو، كنجكاو و فعال است كه در سفرهاي گوناگون خود با اتفاقاتي پيش بيني نشده روبرو مي
شود. داستان حاضر ديدگاهي است از هرژه به قاره آفريقا و نشاني است از استعمار قديم اروپا و استعمار جديد آمريكا براي چپاول گنجينه هاي نهفته در قاره سياه. كتابي جذاب و
خواندني كه طرفداران فراواني را به خود جذب كرده است.
اولين بازي روز جمعه، بين دو تيم آلمان و اسپانيا بود. الماني ها در بازي قبل با دو گل چين را شكست داده و به طور مساوي با تيم گل بهار، سه امتيازي بودند. اما اسپانيا بازي را باخته و امتيازي نداشت. بازي خيلي خوب شروع شد. سالن شلوغ و پر هياهو بود. حالا يك سوم سالن را دخترها اشغال كرده بودند. دخترها طرفدار تيم اسپانيا بودند و پسرها تيم آلماني را تشويق مي كردند. اين وسط، مصطفي خيلي حرص مي خورد.
– باز بارك الله به دخترها.
مجتبي ريزه پرسيد: «چطور؟»
– پسر، تو چرا متوجه نيستي. بازي بعدي ما با آلماني هاست. اگر آنها اين بازي را ببرند، از ما سه امتياز جلو مي افتند. بايد لااقل اين بازي مساوي بشود.
چه خبر از عمق دریا؟ فعالیت و سرگرمی برای دبستانی ها معرفی شده در نشریه رشد آموزش و پرورش این کتاب دانش وسیعی را درباره زندگی موجودات دریایی در اختیار کودکان قرار می دهد و آن ها را به سفری مهیج در اعماق آب ها و بر فراز امواج می برد. همراه این کتاب به اعماق اسرار آمیز دریاها بروید و با انجام دادن فعالیت های جالبی مثل رنگ آمیزی، یافتن تصاویر مشابه، حل جدول ها و معماها، گذشتن از هزارتوها، جست و جوی کلمه ها، ساختن کاردستی و آشنایی با بسیاری از ناشناخته ها حقایق زیادی را درباره دریاها و اقیانوس ها کشف کنید.
افسانه ها از ملتها و سرزمین های گوناگون سراسر جهان انتخاب شده و با قلم اندرو لنگ بازنویسی شدهاند. در میان این قصه ها، عنوان های آشنا بسیارند و موضوع بسیاری از آنها را نیز در افسانه های بومی خود می توانیم بیابیم.
در این کتاب اطلاعات 226 کشور ارائه شده است.
این اطلاعات شامل: نام، نوع حکومت، مساحت، جمعیت، پایتخت، شهرهای مهم، زبان، دین، قاره و واحد پول می باشد.
کتاب حاضر یکی دیگر از ماجراهای "تن تن "خبرنگار ماجراجو است که برای کودکان و نوجوانان مترجمه شده و در صفحات مصور و رنگی به طبع رسیده است . در این داستان، تن تن
منتظر رسیدن دوستش "چانگ "است .اما در این هنگام از سقوط یک هواپیما در محلی به نام "کاتماندو "در کشور نپال باخبر میشود . تن تن که در هنگ کنک به سر میبرد، با
شنیدن این خبر تصمیم میگیرد دوستش "چانگ "را نجات دهد .از همین رو، به همراه دوستش کاپیتان هادوک و سگ وفادارش با هواپیما به دهلی نو و سپس به کاتماندو میرود
و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای هیجانانگیز، سرانجام "چانگ "را در غاری معروف به "غار هیولا "باز مییابد .
یک کتاب شعر همراه با رنگ آمیزی برای کودکان
شامل قصه های جذاب و خواندنی است که همگی به شیوه افسانه روایت و ویژه بچه های دبستانی تهیه شده است.
بابون ها، میمون های بزرگی هستند که در گروه های بیش از 100 تایی زندگی می کنند. آنها از مواد غذایی مختلفی مثل انواع دانه ها، میوه ها، علف ها، جانوران کوچک و تخم پرندگان تغذیه می کنند و در عربستان و جنوب بیابان های شمالی آفریقا، یافت می شوند.
بابون ها بیشتر وقت خود را به تمیز کردن یکدیگر می گذرانند. این کار سبب برقراری پیوند دوستی بین فرزندان و پدر و مادر و سایر اعضای گروه می شود. هر گروه از بابون ها معمولا از تعدادی نر و ماده و یک سرگروه نر تشکیل شده است.
آقای کشاورز" پشم های "آقا گوسفنده" را می چیند. به همین دلیل آقا گوسفنده احساس سرما می کند. "خانم گاوه"، "آقا اسبه"، "آقا گاوه" و "آقا خوکه" هریک سعی دارند او را گرم کنند اما موفق نمی شوند. تا این که فردای آن روز "مولی" ـ دوست صمیمی آقا گوسفنده ـ برای او یک شال و کلاه پشمی می بافد. آقا گوسفنده آن ها را می پوشد و دیگر احساس سرما نمی کند.
این کتاب پر از تصاویر رنگارنگ و شادی است که نظر کودکان را به خود جلب می کند. تصویر اسباب بازی ها، میوه ها، قایم باشک و آب بازی بچه ها در کتاب باعث می شود تا کودکان با مفاهیم تازه ای آشنا شوند.
حمام برای خیلی از کودکان جذابیتی ندارد و همراه با اوقات تلخی و ریخت و پاش می باشد خوشبختانه این روزها با دردسترس بودن انواع اسباب بازی و کتاب این وضعیت کمتر دیده می شود.انتشارات قدیانی در همین راستا اقدام به تولید و نشر مجموعه کتاب های حمام نموده است.
کتاب حاضر، روایت دیگری از قصه های سرزمین اشباح است که زندگی یکی از موجودات خون آشام این سرزمین را از اوایل قرن 19 میلادی تا عصر حاضر به نمایش می گذارد. در این مجموعه، لارتن کرپسلی کوچک به ناچار دنیای شب را برای زندگی برمی گزیند و با این انتخاب با توانایی ها، شگفتی ها و افراد و موجوداتی رودر رو می شود که زندگی را هر لحظه برایش هیجان انگیزتر می کنند. اما لارتن تردیدها و دل تنگی های انسانی اش را همواره با خود دارد و هر لحظه تلاش می کند طعم زندگی انسانی را با همه شادی ها و تلخ کامی هایش دوباره امتحان کند.
"طراحی و نقاشی کتی" طراحی و رنگ آمیزی تصاویر و سرگرمی های تصویری علاوه بر اینکه کودک را با مفهوم نقاشی و تصویر آشنا می کند، با ایجاد محیطی شاد و سرگرم کننده کمک می کند تا کودک به شیوه ای جدید دانسته های خود را بیشتر کند و مطالب موردنظر کتاب را فرا گیرد.
کتاب حاضر، دربردارنده سه کتاب سیرک عجایب، دستیاریک شبح و دخمه خونین جلدهای 1، 2 و3 از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» می باشد.
آقای کشاورز قصد دارد آقا گاوه را به گردش ببرد...
مجموعه 6 جلدی می بینم، یاد می گیرم نوشته ی چنونجینگ لی است که واحد ترجمه و ویرایش آن را به فارسی ترجمه کرده است. توسط قدیانی در سال 1396 و 143 صفحه به بازار عرضه شده است.
دوره ی کامل 26 جلدی پیامبران و قصه هایشان
مجموعه، زندگي و شرح ماجراهاي يكي از پيامبران، به صورت داستاني مختصر و ساده و همراه با نقاشيهاي جذاب آورده شده است. داستانها بر اساس قرآن كريم و منابع موثق ديگر پديد آمدهاند.
امیلی استار با عشق به نوشتن متولد شده است.او یک دختر یتیم ساکن مزرعه نیومون است و نوشتن به او توان روبه رویی با تلخی ها و سختی ها را می دهد.ولی حالا همه دوستانش به دبیرستان ناحیه شروزبری رفته اند و خاله الیزابت عبوس و کهنه اندیش او فقط به شرطی به او نیز اجازه رفتن می دهد که قول بدهد نوشتن را کنار بگذارد!این اولین قدم امیلی در مسیر صعود و رسیدن به قله است.زمانی می رسد که فعالیت های امیلی در شهر شایعه پراکن های شروزبری را به جنب و جوش می اندازد.اما امیلی و دوستانش اعتماد به نفس زیادی دارند-ایلزه یک هنرپیشه مادر زاد است تدی عزمش را جزم کرده تا یک هنرمند بزرگ شود و پری می خواهد یک وکیل جسور باشد.زمانی که شعر های امیلی به چاپ می رسند و او به نویسنده روزنامه شهر تبدیل می شود به نظر می آید که موفقیت -و اولین نشانه های دلدادگی-در راه اند.مدتی بعد امیلی یک پیشنهاد اغوا کننده دریافت می کند و باید تصمیم بگیرد آیا می خواهد مسیر زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد یا نه.
هیچ چیزی در مورد دهانه ی غار نمی دانست؛ جز اینکه راهی است که می توان از آن به جایی دیگر رفت. او هیچ مکان دیگری را نمی شناخت. بنابراین دهانه ی غار برای او دیوار بود؛ دیوار روشنایی. در حالی که خورشید در بیرون غار می تابید، این دیوار برای او خورشید دنیایش بود. آن دیوار روشنایی او را به طرف خودش می کشید؛ مثل شمعی که شب پره ای را مجذوب خود می کند. او مثل همیشه سعی می کرد به آن دست یابد. حیات به سرعت در درونش پر و بال می گرفت و او را به طرف آن دیوار روشنایی می کشید. حس کنجکاوی اش به او می گفت آن دیوار روشنایی راهی برای بیرون رفتن از غار است؛ راهی که مقدر شده بود توله گرگ خاکستری در ان قدم بگذارد. اما خودش از این امر آگاه نبود. او حتی نمی دانست دنیایی بیرون از غار هم وجود دارد.