اتولین 2 (و مدرسه ی آلیس اسمیت)
اتولین و سسیلی غذای مخصوص لاکپشت را که آقای مانرو آورده بود، به لاکپشتها دادند. سسیلی داستان باحالی برای اتولین تعریف کرد. داستان دربارهی پسری بود با پاهای گنده. آنقدر گنده که ازشان برای سایهبان استفاده میکرد.
اُتولین دختری کنجکاو است که برای پیداکردن استعداد ویژهاش به مدرسهی آلیس ب. اسمیت میرود، اما نگران است که هیچگونه استعدادی نداشته باشد. آقای مانرو بیشتر نگران اشباحی است که میگویند شبها توی سالن مدرسه رفتوآمد میکنند. آیا اُتولین استعداد ویژهاش را پیدا میکند؟ و آیا آنها راز اشباح را میفهمند؟