کتاب کاپیتان زیرشلواری (THE ADVENTURES OF CAPTAIN UNDERPANTS 1)، اثری نوشته ی دیو پیلکی است که اولین بار در سال 1997 به انتشار رسید. دو پسر کلاس چهارمی با نام های جورج بیرد و هارولد هاچینز، زوجی هستند که در کلاس، همه جور بازیگوشی و شیطنت را به نمایش می گذارند.
کاپیتان زیرشلواری 5 (کاپیتان زیرشلواری و خشم خانم خوش پوش خبیث)
هفتهی گذشته برای جورج و هرولد یه هفتهی معمولی بود، اما دیروز توی مدرسه بدجوری افتادن تو دردسر. امروز هم یه هیولای پلید فوقالعاده قدرتمند ساختن!
این هیولا یه زن بدجنسه که یه لباس تبهکاری از جنس خز مصنوعی پوشیده! و امروز موهاش خیلی بد حالت گرفتهن؛ خلاصه... مواظب انتقام خانوم خوشپوش خبیث باشین دیگه
از همین نویسنده
مجموعه کتاب های کاپیتان زیر شلواری دارای تصاویر و ماجراجویی های جذاب بوده و خواننده را جذب می کند.
بازگشت سرکار هاپو (کتاب دوم) اثری است از دیو پیلکی به ترجمۀ سهیل محمدیان و چاپ انتشارات سایه گستر. کتاب مصور حاضر با داستان و تصاویری کودکانه و جذاب در چهار فصل تنظیم و نگاشته شده است.
توپ ها برای که به چرخش در می آیند؟
نسل جدیدی از عدالت به شهر آمده است برای مبارزه آماده باشید برای هیجان برای دوستی و خنده! از شدت هیجان خارش می گیرید و از خنده منفجر می شید.
– هي بابايي! ببين! برات يه كتاب درست كردم!
— چرا به جاش نمي ري برام چايي بياري؟
– باشه
كمي بعد…
— هي! خيلي خوشمزه ست!
– ممنون. نتونستم صافي چايي رو پيدا كنم… به جاش از مگس كش استفاده كردم!
اثری است از دیو پیلکی به ترجمۀ سهیل محمدیان و چاپ انتشارات سایه گستر. کتاب مصور حاضر با داستان و تصاویری کودکانه و جذاب در چهار فصل تنظیم و نگاشته شده است.
پتی و هک با نقشه های وحشتناک شان مامور پلیس و سگ پلیس را راهی بیمارستان می کنند، متاسفانه سر آقای پلیس و بدن سگ پلیس درحال مردن هستند اما با نظر خانم پرستار کلۀ گرِگ را به بدن مامور پیوند می زنند و سرکار هاپوی قصه بوجود می آید.
در این داستان نامهای ویژه به فرمانده میرسد. «سرکار هاپو» در واکنش سریع با فرمانده، نامه را پاره میکند. این نامه به صورت جادویی نوشته شده است. «یولی کپرس» از هالیوود این نامه را نوشته و بیان کرده است که کارهای فیلم سرکار هاپو تمام شده، به همراه این نامه ۲۰ بلیط ویژه مراسم افتتاحیه هم فرستاده شده است، اما بلیتها به یکباره غیب میشوند و... .
به نظرتون وقتی که همه چیز تموم میشه عشق میتونه ناجی و نجات بخش ما باشه؟!
یعنی وقتی که دنیا تیره و تار شده و غم و غصه همه جا رو گرفته باز هم میشه امید داشت؟!
اما امید هنوز زنده است و عشق پیروز می شه…
کتاب سرکار هاپو کثافت و مکافات (کتاب نهم) کتاب نهم از یک مجموعه ۱۰ جلدی است و دیو پیلکی در آن درباره ماجراهای خندهدار و پرهیجان سرکار هاپو قصه مینویسد. دیو پیلکی زمان کودکی به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی و خوانشپریشی و مشکلات رفتاری مبتلا بود.
در داستان «حمله توالتهای سخنگو» که دومین داستان از این سری مجموعههاست، جرج و هارلد قرار است در همایش مخترعان مدرسه شرکت کنند و چیزی تازه اختراع کنند؛ اما اتفاقات جوری رقم میخورد که توالتهایی آدمخوار متولد میشوند و باقی ماجراها... .
"«کاپیتان زیرشلواری» نام مجموعه داستانهایی است که اتفاقاتش را مدیر یک مدرسه و دو شاگرد دبستانی شرور رقم میزنند. مدیر مدرسه تصادفی به دست این دو پسربچهی شیطان هیپنوتیزم شده و کارهای عجیبوغریب میکند. هرچند جورج و هارولد، اولینبار از هیپنوتیزم کردن مدیر سختگیر و بداخلاق مدرسه خوشحال بهنظر میرسند، اما این کار بعدها برایشان دردسرهای بزرگی درست میکند. نویسنده کتاب براساس آنچه از گذشته خودش تعریف میکند
جورج و هرولد توی سالن مطالعه بودن که اون پیام وحشتناک رو از بلندگو ها شنیدن: «جورج بیرد و هرولد هاچینز، لطفا هرچه سریع تر خودتان را به دفتر مدیر معرفی کنید.»
هرولد با ناراحتی گفت: «ای وای. گرفتنمون!»
جورج گفت: «عمرا! یادت باشه، اتفاقی که دیروز افتاد تقصیر ما نبود! کار ما نبود، اتفاق بود!»
ولی آقای کراپ چندان موافق نبود.
جورج و هارولد بچه های بدی نیستند، فقط خیلی پر تحرک و شیطانند؛ و متاسفانه گاهی به خاطر شوخی هایی که با دیگران می کنند به دردسر می افتند. معلم جدی علومشان، پرفسور پوپی زیرشلواری، دانشمند نابغه ای است؛ ولی آنقدر اسمش احمقانه است که هیچ جا او را جدی نمی گیرند. و هر وقت کسی به اسم او می خندد او دیوانه می شود. خب جورج و هارولد این بار هم به خاطر کتاب هایشان در چنگ پرفسور دیوانه و اختراعاتش افتادند. چه کسی می تواند آن ها را نجات دهد ؟ به نظر این کار کاپیتان زیر شلواری است.
کاپیتان زیرشلواری و انتقام سخت زیر شلواری روباتی شلوار زنگوله ای (کتاب دهم) همه چیز را رک و راست توضیح می دهد؛ از ماجرای روایت داستان که الان توضیح داده شد گرفته تا رازهای موجود در کهکشان!
کاپیتان زیرشلواری و خشم بانوی کله سبز (کتاب پنجم)
کتاب کاپیتان زیرشلواری و خشم بانوی کله سبز اثری است از دیو پیلکی به ترجمه سهیل محمدیان و چاپ انتشارات سایه گستر. جورج و هارولد باز هم مثل همیشه با بازیگوشی و کارهای خلاقانه خودشان حسابی مدیر و معلم ها را عصبانی می کنند.
کاپیتان زیرشلواری و درد سرهای عجیب و غریب...(کتاب هشتم)
ماشین زمان جوج هارولد که به شکل یک توالت بنفش بود، آنها را به دنیایی دیگر برد. ساکنین سرزمین توالت بنفش (یعنی جورج بدجنس، هارولد بدجنس و کاپیتان بیشلواری) ماموریت دارند تا دنیای ما را تصاحب کنند و هیچچیز نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.
کاپیتان زیرشلواری و نبرد بزرگ و خفن.. قسمت اول... (کتاب ششم)
کاپیتان زیرشلواری در حقیقت مدیر مدرسه ی جورج و هارولد است که با هیپنوتیزمی جادویی در شرایطی قرار گرفته که تنها با صدای یک بشکن به کاپیتان زیرشلواری تبدیل می شود و کارهای عجیب و غریبی از او سر می زند.
کتاب کاپیتان زیرشلواری و نبرد بزرگ و خفن.. قسمت دوم... (کتاب هفتم) میخوانیم که جورج و هارولد توانستند هیولای لزج و چندشآور را دوباره به ملوین نابغه تبدیل کنند، اما آنها از آبدماغهای روباتی غافل شده بودند. در ماجرایی قهرمانانه این کاپیتان زیرشلواری است که میتواند دنیا را از شر این هیولای چندشآور نجات دهد.
کاپیتان زیرشلواری و نقشه های شیطانی پرفسور پی پی تنبون (کتاب چهارم)
جورج و هارولد دانشآموزان کلاس چهارم هستند و عاشق سربهسر گذاشتن دیگرانند. وقتی که شیطنتهای آنها معلم علومشان را به آخر خط رساند، مدیر از همهجا بیخبرشان، آقای کراپ، به سرعت جایگزینی برای او پیدا کرد: پروفسور پیپیتنبون، ناگفته پیداست که جورج و هارولد نمیتوانستند از خیر خندیدن به اسم پروفسور پیپیتنبون بگذرند!
کاپیتان زیرشلواری و و انتقام ظالمانه ی توالت توربوی 2000 (کتاب یازدهم)
جورج بیرد و هارولد هاچینز کلاس چهارمی، دلقکهای کلاس هستند.تنها چیزی که بیشتر از سر به سر گذاشتن این و آن و دست انداختن بقیه خوشحالشان میکند، نوشتن کتابهای مصور است. آنها با هم بزرگترین ابر قهرمان تاریخ، کاپیتان زیرشلواری را خلق کردهاند! هویت واقعی این قهرمان بسیار اسرارآمیز است و حتی خودش هم نمیداند چه کسی است!
سایر کتاب های همین ناشر
داستاني پركشش و ماجراجويانه درباره ي يكي از دانش آموزان مدرسه ي جاسوسي به نام بن كه در تعطيلات زمستاني به عنوان مامور مخفي، به مدرسه ي آموزش اسكي فرستاده مي شود، او بايد از طريق دوستي با جسيكا از عمليات مشت طلايي پدرش سر دربياورد. مردك چيني ترسناك كه هر آدم مشكوكي را با بي رحمي به قتل مي رساند، بيش از همه به اطرافيان تك دخترش شك مي كند. آيا بن مي تواند بدون جلب توجه لئو شنگ به جسيكا نزديك شود؟
در این جلد کانر متوجه میشود که تنها مکان برای مبارزه با ارتش خلافکارهای مرد نقابدار، درون داستانهای کوتاه خودش است که در کودکی نوشته! وقتی دوقلوها و دوستانشان وارد دنیایی میشوند که کانر آن را با تخیل خلاقانهاش نوشته و ارتش خود را جمع میکنند، مبارزهشان علیه ارتش مرد نقابدار آغاز میشود. ماجراهای نفسگیر این قسمت از داستان در دریا، فضا و ابعاد دیگری از دنیا اتفاق میافتد. آیا دوقلوها میتوانند سرانجام آرامش را در دنیای قصهها برقرار کنند؟
دنیا پر است از میلیونها گونهی حیوانی که همهشان خاص و بیهمتا هستند. اما خیلی از این حیوانات در حال انقراضند.
این کتاب ما را یک روز کامل با کرگدنها، ببرها، نهنگها، پانداها و بقیهی حیوانات همراه میکند و کمکمان میکند قدمی برای جلوگیری از ناپدیدشدن این حیوانات از روی زمین برداریم.
حالا که ما ساکنان دیگر سیارهی زمین هستیم باید قول بدهیم نگذاریم این گونهها غیبشان بزند. میتوانیم با کمک هم، آینده را تغییر دهیم.
مبارزه با هیولاها شغل مناسبی برای شاهزادههای صورتیپوش مودب و باوقار نیست. برای همین وقتی دردسری پیش میآید شاهزاده مانگولیا تبدیل به همزاد خود شاهزادهسیاهپوش میشود و با هیولاها می جنگد.
"امروز جشن تولد شاهزاده ماگنولیاست. شاهزاده می خواهد همه چیزعالی و بینقص باشد. ولی یکدفعه... دیلینگ! دیلینگ! زنگ خطر هیولا! هیولاها اهمیتی به جشن تولد شاهزاده ماگنولیا نمیدادند. هیولاها فقط میخواستند بز بخورند. وظیفه شاهزاده ماگنولیای موقر و مودب نبود که جلوی هیولاها را بگیرد، ولی این کار کاملا مناسب شاهزاده خانم سیاه پوش بود. آیا مهمانهای جشن شاهزاده ماگنولیا متوجه میشوند که او همان شاهزاده سیاه پوش است؟"
دنیای اطراف ما پر از چیزهای متفاوت است و همین تفاوتهاست که دنیا را زیبا کرده.
بعضی حیوانها بزرگ هستند، بعضیها کوچک. بعضی از انسانها جوان هستند، بعضیها پیر. ما در این کتاب متضادها را یاد میگیریم.
متضادهایی که زمین را جذاب و دوستداشتنی کرده است!
اینبار آینهی جادویی، من و داداشم را انداخت توی داستان سیندرلا، ولی از شانس بد، چون سیندرلا پایش شکسته و حسابی ورم کرده، نمیتواند کفش شیشهای را بپوشد؛ خب اینجوری هم که دیگر شاهزاده متوجه نمیشود سیندرلا دختر رویاهایش است. همهاش هم تقصیر ماست! ما دو تا باید قبل از اینکه ساعت دوازده بشود، برای کمک به سیندرلا راهحلی پیدا کنیم؛ وگرنه قصهی سیندرلا هیچوقت به خوبی و خوشی به آخر نمیرسد!
من (اِیبی) و دوستانم دور هم جمع شدهایم تا برای کار گروهی کلاسمان موضوعی انتخاب کنیم؛ ناگهان گردبادی میوزد و ما از داستان جادوگر شهر اُز سر درمیآوریم! در آنجا دوروتی را میبینیم که او هم مثل ما با گردباد از مزرعهاش به وسط این قصه آمده اما بسیار نگران است و میخواهد زودتر به خانهاش برگردد. اما این بار به خانه برگشتن چندان هم آسان نیست...
با من و دوستانم در این قصهی تازه همراه شو.
مگنس و الکس یادداشت رازآلودی را در خانهی دایی رندولف پیدا میکنند که ممکن است کلیدِ شکست دادن لوکی باشد. آنها به والهالا برمیگردند و همراه گروه همیشگیشان راه میافتند تا از اقیانوس بگذرند، به جهانهای مختلف سفر کنند و جلوی حرکت کشتیِ لوکی و آغاز راگناروک را بگیرند. آنها در طول سفر خود به سوی لنگرگاهِ کشتیِ مردگان، ناچار میشوند یادداشت رندولف را رمزگشایی کنند و برای به دست آوردن آنچه که برای شکست دادن لوکی لازم است، بارها با مرگ رودررو شوند و از سد ایزدان خشمگین، غولهای فریبکار و انواع موجودات جادویی و افسانهای بگذرند.
این جلد از مجموعه، همراه با بازی و سرگرمی، مفاهیم پایه و تکمیلی جلد پیشین را به بچهها آموزش میدهد و کمکشان میکند که دقت، تمرکز و مهارت استدلال خود را تقویت کنند.
در این کتاب از سری آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند، به زندگی نیل آرمسترانگ نگاهی میاندازیم. زندگی او را از دوران کودکیاش در مزرعه تا روزهایی که یک مهندس و بعد خلبان شد دنبال میکنیم. با او همراه میشویم، از تمام قدمهای کوچکی که در زندگی برداشته و گاهی منجر به شکست شده تا آن قدمهایی که روی کُرهی ماه گذاشت.
مجموعه ي جذاب و دوست داشتني قصه ها عوض مي شوند روايتگر ماجراهاي خواهر و برادری است که توسط آينه ي جادوييشان و پري مهرباني كه داخل آن زندگي مي كند، به دلايلي به سرزمين قصه ها و داستان هايي همچون سیندرلا، ديو و دلبر، علاءالدین، شاهزاد نخود فرنگی و… سفر مي كنند، اما قصه اي که وارد آن می شوند كمي متفاوت با داستان اصلی است و هربار آن ها را به چالش می كشد. این دفعه ایبی و دوستانش يعني فرانكي، رابين و پني پس از افتادن فرانكي در چاله ي مرموز پشت خانه ي پني، وارد سرزمين عجايب مي شوند و براي برگشتن به خانه به دنبال فرانكي مي گردند. آن ها درپي يافتن نشانه اي از فرانكي، با كلاه دوز ديوانه، ملكه بدجنس، گربه سخن گو و آليس ديدار مي كنند.
در این کتاب بچهها یاد میگیرند در کارهای خانه از قبیل تمیزکاری، شستوشوی ظرفها و لباسها، جارو زدن و غیره ماهر شوند و همچنین با مهارتهای اجتماعی و برقراری ارتباط درست مانند نحوهی صحبت پشت تلفن، سپاسگزاری، معذرتخواهی و... بیشتر آشنا شوند. همچنین با یادگیری طرز استفاده از ابزارها، باطریها و امثال آن، استعدادهای فنی خودشان را تقویت میکنند. در این کتاب به جزئیات هم توجه شده است تا جایی که تا کردن لباسها، یا آشپزی سریع با مواد موجود در خانه یا دوخت و دوز وصله و خیلی مهارتهای دیگر از چشم نویسنده دور نمانده است. بسیاری از بچهها از امور مالی و راههای صرفهجویی یا سیستم بانکی بیاطلاع هستند، در این کتاب به این مباحث نیز پرداخته شده. در مجموع کتاب حاضر توانسته است با لحن شوخ و صمیمی به بچهها تعداد زیادی مهارت را بیاموزد که مفید و کاربردی هستند و آنها را برای ورود به زندگی بهعنوان یک بزرگسال آماده میکند.
باد داره هوهو میکنه ابر داره غر غر میکنه خرسی توی غار خودش خوابه و خرخر میکنه...
کتاب «حیوان ها» از مجموعهی «ما اینجا زندگی می کنیم» در جهت رشد و تقویت مهارتهای سوادآموزی و افزایش دانش عمومی کودک منتشر شده است. تصاویر این مجموعه برگرفته از کتابهای محبوب و مشهور الیور جفرز است.
آنها در افسانههایش به هیچ شاهزادهای احتیاج نداشتند!
اگر پوستری میبینی که رویش نوشته: «میتوانی هر کاری دلت خواست توی کتابخانه بکنی!» یعنی میتوانی بنشینی و کتاب بخوانی و توی دنیای خیالاتت بچرخی. اصلاً معنیاش این نیست که میتوانی با خودت سیرک به کتابخانه بیاوری! اما ماگنولیا به کتابدار میگوید که اصلاً نگران نباشد، چون همهی قوانینِ کتابخانه را میداند و قول میدهد توی سیرکی که قرار است آنجا راه بیندازد، هیچ سروصدایی نشود. ماگنولیا میگوید این سیرک، امن است و به همه خوش میگذرد و قسم میخورد که فقط توی دلش سروصدا کند!
«مارپیچ آتشین» ماجرای ایزد آپولو، ایزد خورشید، موسیقی، شعر، و کمانداری است که پدرش، زئوس او را به زمین تبعید کرده، و به عنوان تنبیه به نوجوانی دست و پا چلفتی و خپل به نام لِستر تبدیل شده است. حالا تنها راه بازگشت آپولو به کوه المپ و ثابت کردن خود به پدرش، و برگرداندن جایگاه حقیقی خود این است که چند پیشگو را از دست نیروهای تاریکی آزاد کند. بعد از موفقیت در اردوگاه دورگهها و نجات نیمهایزدان از شر امپراتوران خونخوار روم در آمریکای شمالی، حالا او باید به همراه دوستانش به آمریکای جنوبی برود. لِستر به همراه مِگ مککافری و دوست نیمهانسان-نیمهبز خود، «گرُوِر آندروود» به هزارتوی مخوفی پا میگذارد تا به دنبال پیشگوی اریتره بگردد و او را نجات دهد؛ پیشگویی که به زبان معما صحبت میکند...
سرگرد شروود اصلا خوش حال به نظر نمي اومد. همه مون رو بدو بدو فرستاد كلبه ش تا مراحل بازجويي رو شروع كنه.
وقتي داشتيم مي رسيديم به كلبه ي منحوسش، با خودم فكر كردم سرگرد شروود چه جور شكنجه هايي واسه اعتراف گرفتن از مظنونينش به كار مي بره…
كه يهو… تق! يهو ديدم يه كله م كه چسبيده به ديوار.
ديلاق آروم گفت: «گفتم كه بهتره اون روش رو بالا نياريم.» كه يهو شترق! يه سيلي محكم خورد وسط صورتش.
ديكتاتور داد زد: «صحبت نباشه! افتاد؟»
گفتم: «بله قربان.» كه يهو شترق!
«گفتم صحبت نباشه! افتاد؟»
اثری است به قلم ریچارد پل اوانز، ترجمه فرانک معنوی امین و چاپ انتشارات پرتقال. این کتاب روایت کننده ی ماجرایی هیجان انگیز، پر پیچ و خم و فانتزی از پسری به نام مایکل وی و گروهی به نام الکتروکلن است که همگی آن ها به جرم اقدامات تروریستی دستگیر شده اند، به غیر از مایکل. هتچ موجودی پلید و خودکامه است که برای دستیابی به سلطه جهانی تلاش می کند و توقف او تنها با فعالیت اعضای گروه الکتروکلن امکان پذیر است. مایکل باید دوستانش را نجات دهد و به نبرد با آمپر برخیزد اما این تمام ماجرا نیست، زیرا هتچ با نیرویی گسترده آماده مقابله با آن هاست.
در اين داستان ايبي و برادرش جونا از طريق آينه جادويي زيرزمين خانه شان وارد قصه ي علاء الدين مي شوند. آن ها به گفته ي جادوگر شرور براي پيدا كردن چراغ جادو، شكستن طلسم ماري رز، برآورده كردن آرزوي علاءالدين و بازگشت به خانه وارد غار مي شوند، اما ايبي با آزاد كردن اشتباهي غول تمام نقشه هايشان را به هم مي ريزد. اكنون بچه ها بايد براي رسيدن به خواسته هايشان ماجراهاي مهيج و شگفت آوري را پشت سر بگذارند.
دروغ های بزرگ خطرناک اند. و اگر قرار باشد به ازای هر دروغ بزرگ، با یک حقیقت بزرگ مواجه شویم می توانند خطرناک تر هم بشوند!
لنا بهترین دوست من است. این را تا حالا بهش نگفتهام. جرئتش را ندارم. چون نمیدانم من هم بهترین دوست او هستم یا نه. گاهی اوقات فکر میکنم نیستم بستگی دارد. اما به هرحال به این موضوع فکر میکنم.